شعر دیوانه
شـعرم ڪــہ تـو بـاشـی
هـم وزن دارم
هـم قـافـیـــہ را نـباخـتــہ ام
دنیا...!
بازی هایت راسرم دراوردی.... گرفتنی هاراگرفتی...
دادنی هاراندادی....
حسرت هاراکاشتی...
زخم هارازدی...
دیگر بس است چیزی نمانده.... بگذار آسوده بخوابم محتاج یک خواب بی بیداری ام.....
+ نوشته شده در دوشنبه یازدهم آذر ۱۳۹۲ ساعت 14:57 توسط گمنام
|